یکی از ضروریات رشته های علوم تربیتی و بخصوص فلسفه تعلیم و تربیت، شناخت انتقادی مکاتب تعلیم و تربیت در پرتو مقایسه تطبیقی آن با برخی مکاتب فلسفی دینی معاصر است. پژوهش حاضر در راستای این هدف سعی دارد تا بر مبنای آموزه های حکمت متعالیه صدرالمتألهین، به نقد اهداف و اصول تربیتی آیین تائو بپردازد. برای این مقصود، ابتدا با روش استنتاجی، اهداف، اصول و روش های تربیتی آیین تائو استخراج شده و در وهله دوم براساس حکمت متعالیه به نقد آنها و مبانی فلسفی تائوئیسم پرداخته شده است. براساس یافته ها، مهم ترین هدف تربیتی آیین تائو، پرورش انسانی هماهنگ با طریقت راستین (تائو) است. بررسی این اهداف و اصول بر مبنای حکمت متعالیه، نشانگر آن است که در وهله اول فقدان خداشناسی مناسب و گسست فلسفی بین هستی شناسی و انسان شناسی باعث شده است تا تائوئیسم به عنوان یک فلسفه تربیتی قادر به تفسیر مناسبی از اهداف و اصولی مثل تعادل و تسلیم محض در مقابل طریقت نباشد. با وجود این، برخی از آموزه های تربیتی تائوئیسم، مثل سادگی، بازگشت به طبیعت و تعادل بین تربیت جسمانی و روانی، می تواند پیام های مثبتی برای تعلیم و تربیت باشد.