نظام آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین ارکان هر جامعه برای توسعه و پیشرفت شناخته می شود. هدف اصلی این پژوهش، آسیب شناسی نظام تأمین منابع انسانی در آموزش عالی و تدوین و اعتباریابی الگویی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و از نظر شیوه گردآوری داده ها، ترکیبی اکتشافی متوالی و از نوع الگوسازی بوده که با استفاده از روش همسوسازی داده های چندگانه در سه مرحله، چارچوب نظری اولیه تدوین و در قالب یک الگو اعتباریابی شد. برای شناسایی آسیب ها، در مرحله اول با استفاده از روش مضمونیانی 15 مطالعه صورت گرفته در این حوزه در پایگاه های علمی معتبر با رویکرد هدفمند و با بهره از مراحل پنج گانه آرکسی و اومالی (2005) بررسی و تحلیل گردید. در مرحله دوم با بهره گیری از مطالعه موردی کیفی، دیدگاه ها و تجارب 12 نفر از خبرگان، مدیران و کارشناسان با رویکرد هدفمند و معیار اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه ساختمند مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، داده ها تحلیل شدند. در مرحله سوم با استفاده از روش پیمایشی، ابعاد و مؤلفه های استخراج شده از طریق پرسشنامه محقق ساخته از دیدگاه 98 نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی دانشگاه های دولتی زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تهران بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای نسبی بررسی شد. جهت تحلیل داده های به دست آمده، برای اعتباریابی چهارچوب تدوین شده از تحلیل حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار اسمارت. پی. ال. اس استفاده شد. در نتیجه کدگذاری داده های حاصل از تحلیل اسناد و مصاحبه 213 کد، 33 مؤلفه و 14 بعد؛ طراحی و تجزیه وتحلیل مشاغل، برنامه ریزی نیروی انسانی، کارمندیابی، انتخاب، انتصاب، آشناسازی و آگاهی بخشی، فناوری، سیستمی، ساختار و منابع، قوانین و مقررات استقلال دانشگاهی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی استخراج شد. متغیرهای برنامه ریزی منابع انسانی، انتخاب منابع انسانی و طراحی و تجزیه وتحلیل مشاغل به ترتیب (با ضریب تعیین 83/0، 79/0، 79/0) بیشترین تبیین و عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به ترتیب (با ضریب تعیین، 41/0، 49/0، 51/0) کمترین تبیین را از الگوی استخراج شده نشان دادند. الگوی تدوین شده می تواند چهارچوب مناسبی برای بررسی، آسیب شناسی و بهبود نظام تأمین منابع انسانی دانشگاه ها توسط نهادهای عالی سیاست گذاری در آموزش عالی کشور باشد.