امروزه داشتن تعهد به طبیعت و اصول پایداری و تاکید بر روى حفظ محیط زیست، به عنوان بخشی از استراتژی کسب و کار است. ایجاد یک رابطه قوی و پایدار بین مصرف کننده و برند سبز مستلزم مجموعه ای مشخص از خصوصیات و مزایای مربوط به کاهش اثرات محیطی محصول است. توسعه روابط برند سبز- مصرف کننده به دلیل پیچیدگی های بخش خاص "سبز" یک کار دشوار است. این پژوهش به لحاظ هدف،کاربردی-توسعه ای و به لحاظ اجرا پژوهشی کیفی (فراترکیب) می باشد. جهت گردآوری اطلاعات، مقالات مرتبط در بازه زمانی 2010 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت و همچنین از مصاحبه های نیمه ساختاریافته نیز استفاده گردید. با استفاده از روش فراترکیب در عین توجه یکپارچه به تمام ابعاد برند سبز، شاخص هایی را که از نظر پژوهشگران در شکل گیری برند سبز در محصولات لبنی موثر هستند، شناسایی شدند. در این پژوهش به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی پرداخته و با انجام گام های هفت گانه سندلوسکی و باروسو (2007)، الگوی نهایی برای ایجاد برند سبز شناسایی شد. در راستای استخراج داده ها از متون با توجه به مطالعه ی گسترده ی ادبیات برند سبز و همچنین استفاده از نظرات اساتید و کارشناسان بازاریابی و فروش صنعت لبنیات، اقدام به کدگذاری اولیه و استخراج مفاهیم و مقوله ها شد. پس از کنار هم قرار دادن و ادغام شاخص های بدست آمده در دو مرحله فراترکیب و تحلیل محتوا در مجموع 130 کد اولیه و 6 مقوله نهایی شامل پدیده محوری (ایجاد برند سبز)، شرایط علی (عوامل شرکتی، محصول و مشتری)، عوامل زمینه ای (خرد و کلان)، شرایط واسطه گر (ارزش های درک شده سبز، رضایت از برند سبز، شک و تردید نسبت به برند سبز، ناهماهنگی شناختی از برند سبز)، استراتژی ها(استراتژی بازاریابی سبز، استراتژی زیست محیطی و جایگاه یابی) و پیامدها(ترجیح برند سبز و وفاداری) شناسایی شد.