ترکیب سرمایه اجتماعی با سرمایه های دانشی و انسانی، به عنوان یکی از مهمترین استراتژی های شرکت ها در بازار رقابتی محسوب می شود که نظریه ای تحت عنوان یکپارچگی شرکتی را انسجام بخشیده است. هدف این پژوهش توسعه مدلِ یکپارچگی شرکتی جهت رونق بازار بازار سرمایه براساسِ تحلیلی مبتنی بر ارزیابی پانل و گروه های کانونی می باشد. روش شناسی این پژوهش براساس ماهیت مفهومی و از نظر نتیجه، توسعه ای است، زیرا به دنبال توسعه مدلِ یکپارچگی شرکتی در سطح بازار سرمایه می باشد و از نظر نوع داده در دسته پژوهش های ترکیبی (کیفی/کمی) قرار می گیرد. در این پژوهش از سه تحلیل همزمانِ فراترکیب و دلفی در بخش کیفی و تحلیل بازنمایی سیستمی براساس تعامل با گروه های کانونی در بخش کمی استفاده شد. نتایج در بخش کیفی،از وجودِ ۱۲ پژوهش تایید شده حکایت دارد که براساس آن دو مقوله ی یکپارچگی درون شرکتی و یکپارچگی فراشرکتی براساس ۳ مولفه اصلیِ یکپارچگی رفتاری؛ یکپارچگی ساختاری و یکپارچگی اجتماعی و فرهنگی با ۳۸ مضمون گزاره ای شناسایی شد. براساس تحلیل دلفی نیز مشخص شد مجموعا ۱۹ مضمون گزاره ای، واردِ فاز تحلیل گروه کانونی براساس بازنمایی سیستمی گردید. براساس نتایج بخش کمی یعنی الگوی بازنمایی سیستمی، مشخص شد، در مقوله ی یکپارچگی درون شرکتی، تقویت استقلال هیئت مدیره براساس تخصصی نمودن ترکیب حاکمیت شرکتی، پیامدِی همچون تقویت ساختارهای گزارشگری مالی در انعکاس به موقع اخبار و اطلاعات دارد. در مقوله ی یکپارچگی فراشرکتی، ارتقای ارزش های رفتارِ شرکتی جهت مسئولیت پذیری اخلاقی در برابر ذینفعان پیامدِی همچون کاهش مولفه فرهنگیِ فاصله/شکاف انتظارات بین ذینفعان با شرکت را به همراه دارد.