عدم نگاه کارشناسی و علمی در خط مشی گذاری اقتصاد فرهنگ و صنایع فرهنگی کشور موجب شده در این عرصه شاهد بازدهی و خروجی معتنابهی نبوده و همچنین فعالین این حوزه در فعالیت خود با موانع مختلفی روبرو باشند. صنایع فرهنگی که مواردی چون موزه ، کتابخانه، تئاتر، نشر، نرم افزار، پویانمایی، اسباب بازی و... را شامل می شود، علاوه بر انتقال فرهنگ، پتانسیل قابل توجهی در تولید درآمد و اشتغال دارند. پژوهش حاضر که خط مشی های صنایع فرهنگی در ایرانِ پس از انقلاب را بررسی و تحلیل نموده، بر اساس نوع هدف، بنیادی و به لحاظ روش، کیفی و دارای رویکردی استقرایی است. داده های آن، اسناد و مدارکی است که از «سامانه جامع جستجوی قوانین و مقررات دولت» جستجو و مورد تحلیل مضمون قرار گرفته است. در این تحقیق خط مشی های صنایع فرهنگی به دو دسته کلی «کلان و چارچوب ساز» و «عینی و عملیاتی» تقسیم شده اند. 5 خط مشی «اصلاح قوانین، تدوین استانداردها و ضوابط»، «تسهیل گری»، «سیاست گذاری»، «کاهش تصدی دولت»، «نیروی انسانی» جزو خط مشی های کلان و چارچوب ساز و 6 خط مشی «ایجاد و مرمت»، «پرداخت ها و تسهیلات»، «تبلیغ و ترویج»، «رونق تولید»، «زیرساخت ها، امکانات، تجهیزات، زمین» و «معافیت ها» جزو خط مشی های عینی و عملیاتی دسته بندی شده اند.