آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

برخلاف اشکال اولیه استعمار، در شکل جدید وابستگی، دو نیروی داخلی در کنار یک نیروی خارجی مثلثی را می آفرینند که در فرایند گسترش و تعمیق وابستگی سهیم اند. یعنی علاوه بر شرکت های چند ملیتی که از پشتوانه دولت های سرمایه داری بهره می برند(نیروی خارجی)، دولت پیرامونی و سرمایه داری محلی(نیروهای داخلی) نیز در خدمت تحقق وابستگی یک کشور به مراکز سرمایه داری هستند. در این راستا، پژوهش حاضر با تاکید بر دوره پهلوی دوم، به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا بهائیان در فرآیند تحکیم و تثبت سرمایه داری وابسته در ایران اثرگذار بوده اند؟ در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر قصد دارد به روابط یکی از مهم ترین این نیروها (یعنی فرقه بهائیت در قالب شرکت امنا به عنوان بخش مهمی از سرمایه داری محلی این دوره) و دولت پهلوی دوم و شرکت-های چندملیتی بپردازد. نویسندگان این مقاله برآنند که تعامل میان این سه بازیگر باعث تعمیق هر چه بیشتر وابستگی به نظام بین الملل و قدرتهای مرکز نظام سرمایه داری شد. تبیین روابط این مثلث در ایران عصر پهلوی دوم هدف پیش روی این مقاله است. در این راستا، این پژوهش، چارچوب نظری «توسعه وابسته» کاردوزو و فالتو را برمی گزیند.

تبلیغات