آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

مثنوی معنوی یکی از فاخرترین آثار ادب پارسی است که جلوه های فراوانی از ادبیات و فرهنگ ما در آن متبلور است. ریشه برخی از حکایات مثنوی در ادبیات شفاهی است که از دیرباز در آثار ادبی چهره نموده است. وجود روایات شفاهی معاصر از برخی قصه های مثنوی بیانگر این است که قصه های مثنوی در ادبیات و فرهنگ ما به گونه مرتب تکرار و بازروایی شده است. دگردیسی و تغییر شکل قصه های مثنوی در ادبیات شفاهی موضوعی است که تاکنون مورد عنایت پژوهشگران قرار نگرفته است. تفاوت در شکل و ساختار قصه ها، تغییر بارز شخصیت های قصه ها و تأویل های متفاوت ازجمله دگردیسی هایی است که روایات شفاهی و قصه های مثنوی را متمایز کرده است. سه حکایتی که مبنای کار برای نمایاندن دگردیسی میان قصه های مثنوی و روایات شفاهی گزینش شده اند عبارت اند از: «بیان توکل نخچیران»، «حکایت آن سه مسافر مسلمان و ترسا و جهود» و «اعتماد کردن به وفای خرس». داده های پژوهش بیانگر این است که مولوی بسیاری از مفاهیم والای عرفانی را در قالب روایت ها و رمزگان های متنی ارائه می دهد، اما بیشتر روایت های شفاهی جنبه سرگرم کننده دارند. همچنین تمایل روایات شفاهی به اخلاق مبتنی بر عقل معاش و تمایل حکایات مثنوی به اخلاق فردی خاص مولاناست

تبلیغات