آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

شایعه سازی درباره نخبگان حاکم در عصر پیشامشروطه، بخش مهمی از فرهنگ سیاسی توده ها را تشکیل می داد. از همین رو، شناخت جایگاه شایعه پردازی در کنش سیاسی فرودستان و کارکرد آن در مواجهه با سلطه اهمیت بسیاری دارد. پرسش اینجاست که پراکندن شایعات در کدام یک از رویکردهای اصلی رفتار سیاسی عامه کاربرد می یافت و کدام یک از قلمروهای سلطه را به چالش می کشید؟ فرض ما این است که شایعه سازی در هر سه رویکرد اصلی کنش سیاسی فرودستان شامل نفی روایت رسمی، خنثی سازی راهبردهای زمامداران در شکل دادن به این روایت و برقراری گفت وگوی تلویحی با قدرت کارکرد داشت. همچنین، در موارد نادر بلوا و شورش، زمینه را برای اعتراض آشکار مهیا می کرد. پراکندن شایعات، اقتدار و مهابت نیروهای نظامی حکومت را به مناقشه می انداخت و ادعای برتری ذاتی نخبگان مسلط بر توده ها را خدشه دار می کرد. همچنین پای بندی اجزای حکومت قاجاریه را به شریعت نفی می کرد و به این ترتیب هر سه قلمرو مادی، منزلتی و ایدئولوژیک سلطه با ساختن شایعات به چالش کشیده می شد. همچنین توده ها با ساختن شایعاتی تلاش می کردند نخبگان مسلط را تهدید یا سرزنش کنند. برخی از این شایعات نیز احساس توده ها را تا آستانه شورش و بلوا تحریک و زمینه را برای اعتراض های خشونت بار فراهم می کردند. از سویی فرودستان امیدها و آرزوهای خود را به شایعه بدیل می کردند تا برای کاستن از بهره کشی ها بسترسازی کنند. چارچوب نظری پژوهش، نظریه روایت های نهانی از جیمز سی. اسکات است که تلاش کرده ساختارهای مشابه مقاومت فرودستان در برابر سلطه را شناسایی و تشریح کند.

تبلیغات