وجوه گوناگون فرهنگ عامه در نگارگری ایران، سنتی است که قرن ها در آثار نگارگری موردتوجه بوده است. نگارگران از این عناصر فرهنگی نه تنها برای فضاسازی آثارشان بهره برده اند، بلکه نقشی استعاری به آن ها بخشیده اند تا بتوانند بخشی از لایه های معنایی را از این طریق به مخاطب عرضه کنند، تا درک بهتری از مضمون اثر حاصل شود. انسان ها و ابزار مادی شان، در کنش ها، حالت ها و حرکات قشرهای گوناگون، موضوعاتی از فرهنگ عامه در نگارگری ایران به حساب می آیند که با ترفند های مختلف در تداعی معنا ایفای نقش می کنند. این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و به صورت موردپژوهی انجام گرفته، درپی پاسخ به این پرسش است که عناصر فرهنگ عامه در «نگاره بردن مجنون به خیمه گاه لیلی» چه کارکرد استعاری دارد؟ هدف از این پژوهش، بررسی فرهنگ عامه در نگارگری ایران و چگونگی بیان استعاری این عناصر فرهنگی به منظور توجه به باطن نگاره است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگارگری از طریق قابلیت استعاره، توسط رنگ لباس ها، حالت ها و حرکات و مشغله های گوناگون و کنش گری این موارد با سایر عناصر و ملزومات بشری در فرهنگ عامه، توانسته است مخاطب را از ظاهر اثر به باطن و حقیقت آن دعوت کند.