هدف اصلی این مقاله شناسایی و تبیین چالش های پیش روی شرکت های تعاونی تولید روستایی در ایران با استفاده از رویکرد نظریۀ بنیانی بود. در این تحقیق، به منظور جمع آوری داده ها با 34 نفر از کارشناسان و برنامه ریزان مربوط به بخش تعاونی تولید روستایی مصاحبه های عمیق انجام گرفت. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه نیل به نقطۀ اشباع نظری بود. تمامی افراد نمونه موردمطالعه با رویکرد هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. کدگذاری و تحلیل داده ها طی سه مرحله به انجام رسید و در نهایت، مدل پارادایمی چالش های پیش روی شرکت های تعاونی تولید روستایی در ایران شکل گرفت. نتایج نشان داد که مهم ترین چالش پیش روی شرکت های تعاونی، "سرمایه محوری" است که از "کمبود دانش و تجربۀ کاری" و "خلأهای قانونی" منبعث شده و منجر به ایجاد جریان "منفعت طلبی مفرط" در شرکت های تعاونی تولید روستایی گردیده است.