زمینه و هدف: هدف این پژوهش، تبیین ضرورت های برنامه درسی چند فرهنگی بر اساس اهداف تعلیم و تربیت آموزش ابتدایی بوده و به این سوال پاسخ می دهد که با توجه به چند فرهنگی بودن جامعه ایران، برنامه درسی دوره ابتدایی باید دارای چه ویژگی هایی باشد و برنامه درسی موجود تا چه اندازه مبتنی بر این ویژگی ها است. روش : روش پژوهش از نوع کیفی، تحلیل محتوا (استقرایی – قیاسی) و جامعه آماری اسناد معتبر شامل برنامه درسی ملی و متون تخصصی مرتبط با برنامه درسی چندفرهنگی و بسته آموزشی برنامه درسی دوره ابتدایی بود. نمونه مورد بررسی برنامه درسی ملی، پژوهش های مرتبط در کشورهای چندفرهنگی و بسته آموزشی درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بود. نمونه گیری هدفمند و ملاک محور و اولویت در انتخاب مقاله ها، به روز بودن و ارتباط عمیق تر با موضوع مورد مطالعه تا حد اشباع بود . به منظور جمع آوری داده ها از منابع داخلی و خارجی در حوزه تعلیم و تربیت چندفرهنگی طی سال های ۲۰۰۹ الی ۲۰۲۰ استفاده شد. در انتها منابع غیرمرتبط حذف شده و ۸۶ منبع مورد تحلیل قرارگرفت. بسته آموزشی درس مطالعات اجتماعی از این جهت مورد توجه قرارگرفت که توقع طرح مؤلفه های چندفرهنگی درآنها به میزان بیشتری وجود دارد. برای گردآوری داده ها از شیوه بررسی اسنادی و برای تحلیل داده ها از روش کیفی (توصیفی - تفسیری) استفاده شد. یافته ها : در پرسش اول پنج مؤلفه شامل رعایت عدالت آموزشی و تربیتی، پذیرش تکثر فرهنگی، توجه به همزیستی مسالمت آمیز، احترام به ادیان الهی، و روی آورد تلفیقی در محتوای برنامه درسی به عنوان ویژگی های برنامه درسی چندفرهنگی استخراج شد. بر اساس تحلیل محتوا ی پنج مضمون استخراج شده، یافته های مربوط به پرسش دوم، میزان توجه به مؤلفه های برنامه درسی آموزش و پرورش چندفرهنگی را در تمامی پایه ها ضعیف نشان داد؛ هر چند میزان پردازش به مضامین، یکسان نبوده و فراز و فرود داشته است. نتیجه گیری: همپوشانی ضعیف محتوای کتاب با راهنمای درسی و توزیع نامتوازن، غیرهدفمند، و ناکافی مؤلفه های برنامه درسی چندفرهنگی در برنامه درسی از نتایج این پژوهش بود. بر اساس نتایج به دست آمده، غلبه داشتن روی آورد آموزش مهارت کاوشگری، حل مسئله و تفکر انتقادی جهت ارائه محتوای برنامه درسی پیشنهاد می شود.