هدف این پژوهش بررسی وضعیت زن و نقش او در ادبیات مکتب خانه ای عصر قاجار است. به شیوه اسنادی، هفتاد قصه از قصه های عامه رایج در عصر قاجار را انتخاب کرده ایم. مدل مفهومی این پژوهش، تلفیقی از نظریه های ادبی و جامعه شناسی و روش تحقیق کیفی و فن مورد استفاده تحلیل محتواست. پس از قرائت پیکره متنی و استخراج داده های موردنظر، با استفاده از مدل مفهومی پژوهش، به بررسی کنش های زنان در قصه ها پرداختیم. مسئله ما تبیین نقش های متعدد زنان در قصه هاست. یافته ها نشان می دهد که باتوجه به غلبه گفتمان مردانه و ذهنیت جنسیت زده، نقش سیاسی و اجتماعی زنان در قصه ها پررنگ و نقش فرهنگی، آموزشی و حقوقی آن ها بسیار کم رنگ است. بقیه نقش های زنان در فاصله این دو قطب در مرتبه بیشترین و کم ترین قرار دارد.