با شناسایی، معرفی و انتشارِ چاپِ عکسیِ نسخه مورخ 801 ه.ق، متعلق به کتابخانه نور عثمانیه استانبول، که در حالِ حاضر، کهن ترین نسخه شناخته شده کاملِ دیوانِ حافظ است، ضروری است ضبط های این نسخه، در قیاس با روایتِ نسخه های موجود، بررسیِ انتقادی شود؛ به ویژه آنکه با کشفِ این نسخه، برخی معادلات در زمینه روایتِ نسخه ها، نظمی نوین یافته است. به طورمثال اگر پیش تر، در موردی خاص، مصححان، ضبطِ نسخه ای را به دلیلِ متأخربودن، رد می کرده اند، اکنون همان ضبطِ متأخر، به پایمردیِ نسخه 801 ه.ق بر مسندِ ضبطِ اقدم نشسته است. پیش از این، نسخه ایاصوفیه مورخ 813 ه.ق و نسخه خلخالی مورخ 827 ه.ق، از منظرِ قدمت، اهمیت و تبارشناسیِ نسخ، به عنوانِ دو نسخه سرگروه، در تصحیحاتِ معتبرِ دیوانِ حافظ ، موردِ توجهِ خاص بوده اند و عمده اختلافِ آراءِ حافظ پژوهان در بابِ ضبطِ برتر، با محوریتِ روایت های این دو نسخه شکل یافته است. تا جایی که می دانیم نسخه 8 0 1 ه.ق به صورتِ انتقادی تصحیح نشده است و این نوشته می تواند جزوِ اولین گام ها در بررسیِ برخی روایت های این نسخه باشد. منابعِ موردِ مراجعه ما در این سنجش، علاوه بر نسخه 801 ه.ق، دفترِ دگرسانی ها –برگرفته از پنجاه نسخه خطیِ سده نهم– و همچنین تصحیحاتِ معتبرِ دیوانِ حافظ است.