یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست و یکم برای دانشمندان شهری در ارتباط با پایداری شهر، نوع فرم شهر(فشردگی یا پراکنش) و حومه نشینی یا نوشهرنشینی است. لذا آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند نقش مهمی در میزان موفقیت برنامه ریزان شهری داشته باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. هدف از این مقاله تحلیل الگوی فیزیکی گسترش شهر یاسوج می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق اسناد، مجلات، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مختلف جمع آوری شده است و با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مدل شانون نشان می دهد که نواحی چهار گانه شهر در سال 1379 به صورت پراکنده بوده و در سال 1389 هنوز هم رشد شهر به صورت افقی و پراکنده و غیر متراکم است ولی نسبت به دوره قبل از مقدار پراکندگی شهر کم شده است و هم چنین نتایج حاصل از مدل هلدرن نشان می دهد که در فاصله سال های 1390- 1345حدود 78 درصد از رشد کالبدی شهر یاسوج مربوط به افزایش جمعیت و حدود 22 درصد از رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است.