آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

در ادبیات اقتصاد اسلامی توجه چندانی به ابعاد بین رشته ای نشده است. همین امر موجب بروز مشکلاتی در گسترش نظریه های این حوزه مطالعاتی شده است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به تبیین هویت بین رشته ای اقتصاد اسلامی می پردازیم. بنا به فرضیه مقاله، هویت بین رشته ای اقتصاد اسلامی برای نظام اقتصادی اسلام، شبکه ای از اهداف اقتصادی و فرااقتصادی را تعیین می کند که آن را از اقتصاد متعارف متمایز می کند. یافته های مقاله نشان می دهد که اقتصاد اسلامی از آن جهت هویت بین رشته ای دارد که اهداف نظام اقتصادی ارزشی ابزاری دارد و در خدمت اهداف سایر نظام ها ازجمله نظام فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اسلام قرار می گیرد. بر این اساس، نظام اقتصادی مطلوب در رویکرد اسلامی نظامی است که ضمن تأمین اهداف اقتصادی همچون رشد و عدالت اقتصادی، به تحقق اهداف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اسلام نیز کمک کند و یا حداقل مانعی برای تحقق آن اهداف نباشد. گذشته از آنکه اعمال سیاست های اقتصادی منوط به فهم لایه های مختلف واقعیت شامل ابعاد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن است، پیوند آرمانی و کارکردی نظام اقتصادی با سایر نظام ها باعث می شود که نظریه پردازی در اقتصاد اسلامی وابسته به نظریه های سایر علوم انسانی اسلامی ازجمله جامعه شناسی، علوم سیاسی و علوم تربیتی اسلامی شود. سیاست گذاری برای تحقق اهداف اقتصاد اسلامی نیازمند اطلاعاتی از سایر علوم انسانی اسلامی همچون جامعه شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی اسلامی درباره واقعیت چندلایه خارجی است که نمی توان نگاهی تجریدی به آن داشت.

تبلیغات