در این مقاله خوانش سید جواد طباطبایی از مشروطیت به مثابه نظریه عام اصلاح دینی از منظر جامعه شناسی انتقادی مورد ارزیابی قرار کرفته است. مولف کوشیده است ایده محوری طباطبایی در باب مشروطه به مثابه اصلاح دینی از منظر جامعه شناسی حقوق را مورد نقد قرار دهد و مبنای روشی در این نقد بر این ایده استوار است که نظریه اصلاح دینی طباطبایی در نسبت با مفهوم مستقلات عقلی که در جامعه شناسی حقوق مورد مناقشه قرار گرفته است نیازمند واکاوی جدی می باشد. البته نکته مهم دیگر این است که طباطبایی تلاش کرده است بحث خویش را به مفهوم امر ملی گره بزند و از آن طریق ایده محوری ایرانشهری را برجسته بنماید. در این مقاله تلاش شده است مبانی نظریه اصلاح دینی طباطبایی مورد مداقه و نقدهای او بر روشنفکری دینی مورد واکاوی قرار بگیرد.