دستنویس ها و چاپ های بسیاری از موش و گربه به نام عبید زاکانی فهرست یا منتشر شده اند، اما با بررسی و مقایسه آن ها مشخص می شود که بین این موش و گربه ها از نظر زبان، سبک و حتی قصه تفاوت بسیاری دیده می شود. این روایت ها نسبت به زمان و زبان عبید زاکانی عمدتاً متأخر و عامه حساب می شوند. به همین دلیل بسیاری در انتساب موش و گربه به عبید تردید کرده اند. برای بررسی این انتساب نخست می بایست نسبت این آثار با هم سنجیده و ریشه های مشترک آن ها شناخته شود. ما در این نوشته تنها به این بحث می پردازیم و این مسیر را در سه مرحله طی می کنیم. در بخش اول با تکیه بر ابیات پایانی داستان به مقایسه موش و گربه ها و طبقه بندی آن ها می پردازیم، در بخش دوم پایان داستان را در همه روایت ها بررسی می کنیم و در بخش سوم و پایانی نیز با تکیه بر ضبط ابیات در این موش و گربه ها و مقایسه آن ها با دستنویس های ناقص، اما کهن تر می کوشیم تا فرضیه هایی درباره نسبت این روایت ها با هم، سرچشمه آن ها و دیگر روایت های احتمالی مطرح کنیم از نظر سبک و زبان این موش و گربه ها را می توان در نه روایت و از نظر داستان در دو دسته کلی طبقه بندی کرد. همین تفاوت ها و چند ضبط کهنی که تنها در برخی از دستنویس های متأخر و عامه دیده می شوند، نشان می دهند که این موش و گربه ها هیچ یک از عبید نیستند.