مصرف گرایی و نبود یک الگوی صحیح در مصرف، امروزه بسیاری از کشورها را با چالش فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مواجه ساخته است. اهمیت اصلاح الگوی مصرف در کشور، با توجه به اهتمامی که در سال های اخیر، مقام معظّم رهبری به این مهم داشته اند، بر کسی پوشیده نیست. این مقاله تجارب زنان خانواده در اجرایی کردن الگوی مطلوب مصرف، اعم از صرفه جویی، پرهیز از اسراف و مصرف کالای داخلی را از زبان آنان، بررسی کرده است. انجام این مطالعه از طریق «بررسی اسناد» و روش «فوکوس گروپ» صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد با توجه به جزئی نگر بودن روحیه زنانه، خلّاقیت، لطافت، و تأثیرگذاری بسیار بر همسر و فرزندان، زنان نقش زیادی در اجرای مصرف مطلوب در خانواده دارند. این تجارب هرچند جزئی می تواند تغییراتی اساسی در الگوی مصرف خانواده و جامعه ایجاد کند. مطرح شدن این تجارب در سطح جامعه، می تواند دو پیامد مثبت داشته باشد: از یک سو، موجب می شود دیگر زنان نیز آن را به کار گیرند، و از سوی دیگر، موجب خواهد شد سیاست گذاران هم از توانمندی زنان آگاه شده، علاوه بر اتخاذ سیاست هایی مبتنی بر آموزش خانواده و نیز حمایت از تجارب موفق به عنوان الگویی فرهنگی، از توانایی و تجارب زنان، در زمینه ظرفیت های سیاست گذاری مصرف در خانواده و اجرای آن، برای تحقق الگوی مصرف مطلوب در جامعه، بهره گیرند.