آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۰

چکیده

سیر تغییرات درون حوزه مطالعات فرهنگی، به تدریج آن را از رویکردی صرفاً انتقادی و انتزاعی دور کرد و به سیاست فرهنگی پیوند زد. مؤثرترین نظریه پرداز این پیوند، تونی بنِت، بیان می کند که این رشته، باید بتواند در هدایت و رهبری جامعه، مؤثر واقع شود. او به همین منظور، با ارائه توصیفی از مفهوم حکومت مندی، به این امر مبادرت ورزید. در این رویکرد، حکومت مندی شیوه ای است که با آن دولت مدرن، دغدغه افراد را می یابد و در جستجوی حکومت کردن و نظارت همراه با مسالمت مدنی است. دولت به منزله نیرویی متمرکز که درصدد طبیعی سازی خود و دیگران است، تکنیک و شیوه های مختلف دانش را به خدمت می گیرد تا از طریق هدایت تمنیات، علایق و اعتقادات، رفتار افرادرا برای اهداف معین اما متغیر، شکل دهد. بر این اساس، در پژوهش توصیفی و کتابخانه ای حاضر، به کمک روش شناسی بنیادین، ابعاد این نظریه و زمینه های شکل گیری مؤلفه های مؤثر آن در سیاست گذاری فرهنگی بازخوانی شده و برخی از عمده ترین نقدهای وارد بر این نظریه، از جمله سستی و ناپایداری اهداف فرهنگی، مسخ نمودن اراده آزاد افراد و رفتارمحوری طرح شده است.

تبلیغات