میزان مشارکت شهروندان در اداره امور عمومی و حکمرانی متناسب با سیر تطور پارادایم ها و نظریه های علوم سیاسی و مدیریت دولتی در ادوار مختلف تاریخ متفاوت بوده است . پارادایم نخستین در رشته مدیریت دولتی، همان پارادایم مدیریت دولتی سنتی مبتنی بر نگرش دولت فن سالار و ابزار گرا است که بر دولت حداکثری و مشارکت حداقلی شهروندان استوار بود. با گذار از پادارادیم مدیریت دولتی سنتی به مدیریت دولتی نوین یا همان مدیریت گرایی، بر دولت حداقلی و مشارکت حداکثری بازار و بخش خصوصی تاکید می شد. در ماورای مدیریت دولتی نوین و حرکت به سوی پارادایم مدیریت ارزش عمومی، پیوند مدیریت دولتی با شهروندان از رهیافت اخلاقی ، ارزشی و نهادی مورد توجه قرار گرفت. در این پارادایم به ارزش های حقوق شهروندی ، مردم سالاری ، نهاد گرایی ، خدمت گرایی، مشارکت، سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی توجه بیشتری نسبت به پارادایم های پیشین مدیریت دولتی شده است. همچنین قلمرو قدرت عمومی در مدیریت ارزش عمومی از حوزه دولت ، دیوان سالاری های دولتی و بازار به حوزه های وسیع تری در سطح جامعه مدنی و شبکه های حکمرانی توسعه یافته است و شرکاء و بازیگران زیادی از بخش های مختلف دولت، بنگاه های تجاری و سازمان های مردم نهاد در خلق ارزش های عمومی و پاسداشت ارزش های عمومی مشارکت دارند.