بررسی دقیق و سنجیده قصه ها می تواند درک درستی از باورها، اندیشه ها، شیوه زندگی، توتم ها، اسطوره ها و کهن الگوهای یک قوم در اختیار پژوهشگر بگذارد. یکی از این قصه ها که تاکنون در هیچ منبع مکتوبی ثبت نشده قصه «درخت زندگی» است که در منطقه کوهمره سرخی فارس رایج است. این قصه به گونه ای با بن مایه های اساطیری درآمیخته است که تعیین مرز دقیق میان قصه و اسطوره در آن بسیار دشوار است. هدف نگارنده، بررسی این بن مایه ها در قصه «درخت زندگی» است. برای انجام این کار، نخست به شیوه میدانی، قصه از راویان متعدد ثبت و ضبط شده و سپس به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی بن مایه های اساطیری پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چند بن مایه اصلی، محورهای اساسی قصه را تشکیل می دهند: 1. قهرمان قصه، عوامل زایش گاو، دختر، ابرهای باران زا را از چنگ نیروهای شر دیوان نجات می دهد و طراوت و سرسبزی را به جهان بازمی گرداند. 2. قهرمان و همراهانش از شش خان برای بازگشت به خانه می گذرند. 3. قهرمان قصه به سوی درخت زندگی درخت انار که در مرکز و محور عالم قرار دارد حرکت می کند و پس از زندانی کردن نگهبان درخت، از میوه درخت می چیند. 4. درخت انار و درخت انجیر به منزله نمادهای باروری در قصه مطرح می شوند. اسطوره باروری و تلاش قهرمان برای رسیدن به میوه بارورکننده، یکی از محورهای اصلی داستان است. 5. ایزد سروش با عنوان «سروشی غیبی» در نقش هدایتگر و راهنمای قهرمان قصه ظاهر می شود.