آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

شعر فارسی محملی برای بازتاب نمایش و بازی های نمایشی بوده است. بستری که اگر نبود، چه بسا تصور می شد در زمینه هنرهای نمایشی تهیدستیم. بر این اساس، در این تحقیق سعی شده است که نشان داده شود، کدام مضامین و خصایص نمایش ها در گستره اشعار فارسی بیشتر نمود یافته است و در این ارتباط متقابل، شعر چه بهره ای از نمایش برده و چه مضامین و تصاویری را از دنیای نمایش برگرفته و پرورش داده است. روش تحقیق، تحلیلی توصیفی و مبتنی بر بررسی کتابخانه ای و مراجعه به متون بوده و از دو نرم افزار عرفان نور و دُرج نیز بهره برده شده است. این تحقیق نشان می دهد که شعر فارسی بخشی از خصایص بازی های نمایشی را حفظ و به ویژه به دو بازی رسن بازی و شب بازی توجه بیشتری کرده است. شعرا در عین اینکه مضامین نمایشی را منعکس کرده اند، مضمون سازی و خیال شاعرانه برایشان مهم تر بوده است به طوری که تخیلات مبتنی بر بازی های نمایشی بسیار شگفت انگیزند. نخستین شاعران فارسی دری تا شاعران معاصر، مضامین نمایشی را در اشعارشان منعکس کرده اند، از فردوسی و منوچهری تا قاآنی و فراهانی. در این میان، نظامی بیش از دیگران به نمایش توجه داشته است. همچنین، در این پژوهش برای نخستین بار نگرش عرفا نسبت به نمایش بررسی شده است . آن ها بیشتر به شکل تمثیلی از نمایش بهره برده اند. تمثیل عرفا بیشتر رمزی است و بی شباهت به تمثیل فلسفیِ خیام نیست که با مضمون پرده بازی ساخته شده است. از نظر ادبی، بیشترین تصاویر به کمک استعاره، تشبیه، تمثیل و تمثیل رمزی ایجاد شده است.

تبلیغات