در این مقاله، وجودشناسی پسامدرن بر اساس نظریه مک هیل در رمان پیکر فرهاد به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. برایان مک هیل، پست مدرنیسم را ادامه مدرنیسم می داند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفت شناسی و در داستان پسا مدرن، وجود شناسی است. این پژوهش نشان می دهد، رمان پیکر فرهاد بیشتر به نشان دادن جهان های ممکن در داستان می پردازد و مطابق نظریه مک هیل، در بُعد وجود شناسی برجسته تر است. در بررسی این رمان، تعامل میان جهان های تو در توی «واقعیت» و «خیال» نشان داده شده و با استفاده از نظریه مک هیل، ضمن کاویدن تشخیص ناپذیری تخیل از امر واقع، تأثیر پذیری و تبعیت واقعیت از خیال به نمایش گذاشته شده است. بنابراین بر اساس نظریه مک هیل، پیکر فرهاد از جمله رمان هایی است که از جنبه ای مدرن و از جنبه ای دیگر پسامدرن است و نمی توان آن را اثری صرفاَ مدرن یا صرفاَ پسامدرن دانست.