آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

شواهد حاکی از آن است که حاکمیت تفکر استراتژیک در سازمان ها منجر به «توسعه ظرفیت های سازمان»، «کسب نتایج مالی پایدار» و «بهبود جایگاه سازمان در محیط» می شود؛ لیکن علی رغم اهمیت بالای تفکر استراتژیک، شناسایی شایستگی های معرف آن و ابزارهای سنجش آن محل بحث می باشد. مرور ادبیات در این زمینه نشان می دهد اجماع نظری مشخصی درخصوص ویژگی های تفکر استراتژیک که بعضاً با عنوان «عناصر»، بعضاً با عنوان «جنبه ها»، بعضاً با عنوان «مهارت ها»، بعضاً با عنوان «قابلیت ها»، بعضاً با عنوان «شایستگی ها» و عناوین دیگر تبیین شده اند، وجود نداشته و لذا شاهد توسعه مقیاس های استاندارد و فراگیر برای سنجش ابعاد تفکر استراتژیک به عنوان سازه ای پژوهشی نیز نبودیم. بر این اساس، طی مطالعه حاضر تلاش شد تا با به کارگیری استراتژی نظریه داده بنیاد چندگانه (MGT) به پیکربندی مدلی یکپارچه برای تبیین ماهیت تفکر استراتژیک پرداخته شود. تحلیل داده های حاصل از مرور نظام مند مطالعات مرتبط در بازه زمانی ۴۰ سال اخیر و مصاحبه با ۲۷ نفر از خبرگان که با ترکیب روش های نمونه گیری هدفمند قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند، منجر به توسعه مدلی شد که تفکر استراتژیک را در قالب شش ویژگی مشتمل بر «دوراندیشی چشم انداز محور»، «ذی نفع محوری»، «تحول گرایی خلاقانه»، «راه حل جویی نظام مند»، «الگویابی» و «تصمیم گیری هوشمندانه» مفهوم پردازی می کند. به منظور اعتبارسنجی نتایج و همچنین ارزیابی مدل از منظر «قابل فهم بودن»، «جامع بودن»، «کاربردی بودن» و «نوآوری» طی دو مرحله متوالی به نظرسنجی از خبرگان پرداخته شد که نتایج این پیمایش ها نیز نشان از اعتبار نتایج اکتسابی و مناسب ارزیابی شدن مدل نهایی با توجه به چهار معیار مذکور دارد.

تبلیغات