توانمندسازی کارکنان به عنوان یک سازه مهم می تواند نقش حیاتی در اثربخشی سازمان داشته باشد. در رویکرد روان شناختی توانمندسازی، تئوی شناخت اجتماعی مبنا قرار می گیرد. این تئوری، یک چارچوب مفید برای تجزیه و تحلیل احساس افراد از میزان توانمندی خود فراهم می آورد. پژوهش حاضر نیز به منظور بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی روانشناختی با نقش میانجی سرمایه فکری صورت پذیرفت. پژوهش براساس هدف کاربردی و از جهت شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. گردآوری داده ها با بررسی های کتابخانه ای و روش میدانی انجام شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های استاندارد سرمایه اجتماعی ناهایت و گوشال (1998)، سرمایه فکری بونتیس (1998) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش را کلیه پرستاران بیمارستان خاتم الانبیاء زاهدان با 250 نفر تشکیل دادند، که مطابق جدول مورگان 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. جهت تعیین پایایی پرسش نامه ها از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. که میزان آن برای هر سه پرسش نامه بالاتر از 7. بود. مقادیر بدست آمده برای، روایی همگرا و واگرا نیز نشان دهنده روایی پرسش نامه ها بود. تجریه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار های SPSS و SMART PLS انجام پذیرفت. نتایج آزمون فرضیات نشان داد سرمایه اجتماعی از طریق متغیر میانجی سرمایه فکری بر توانمندسازی روان شناختی پرستاران بیمارستان خاتم الانبیاء زاهدان تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین از میان ابعاد سرمایه اجتماعی بعد اعتماد بیشترین تأثیر (38/0) را بر توانمندسازی روان شناختی پرستاران دارد.