آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

در پی انقلاب اسلامی بر فراز گفتمان های رقیب موجود، نوعی نظام سیاسی- اجتماعی منحصر به فرد در قالب جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. نظام نوپدید در روندی تدریجی، در بستری از روابط هویت سازانه و غیریت سازانه شکل گرفته و در سایه هژمونی (خرده )گفتمان هایی متعدد به پیش می رود. یافتن حد متناسبی از همگرایی، سازش و مصالحه میان نیروها و خرده گفتمان های موجود و موثر همواره دغدغه ای اساسی بوده است؛ چرا که گفتمان ها عموما خود را در روابط سلبی و ضدیت با گفتمان های دیگر تعریف کرده و بقا و بسط قدرت خود را در نفی و طرد گفتمان های رقیب می دانند. این شکل از منازعات هزینه های سنگینی را به کشور تحمیل نموده و می تواند آینده نظام سیاسی را با مخاطرات جدی مواجه سازد. این مقاله با یک نگاه آینده نگرانه و آسیب شناسانه به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که: گفتمان های سیاسی مسلط در ج.ا.ایران در نتیجه کاربست چه سازوکارها و الگوهایی می توانند با دگرهای درون و برون گفتمانی به مصالحه برسند و آن را در عرصه سیاسی- اجتماعی بسط بدهند؟ این مقاله با ارائه مدل نظری و با ترکیب نشانه شناسی و ایده مرزهای دگرسازی در دموکراسی شنتال موفه و ارنستو لاکلا با نظریه مصالحه سیاسی کالین مورفی بر این باور است، سیستم سیاسی- اجتماعی ایران پسا انقلابی باید سطح دگرسازی و ارتباط زنجیره هم ارزی و منطق تفاوت خود را رقیق تر کند تا بستر مناسبی برای به رسمیت شناختن گفتمانها توسط یکدیگر و گذر از خصومت به سوی رویکرد رقابت آمیز فراهم گردد.

تبلیغات