نظریه فرمول شفاهی که از پژوهش های پری و لرد در آثار هومر شکل گرفت، در زبان های بسیاری به کار گرفته شد. در زبان فارسی نیز پژوهش هایی در این حوزه در متون منثور عامیانه انجام شده است که تمام این پژوهش ها به مسئله گزاره های قالبیِ عمومیِ آثار پرداخته اند. پژوهشگران خارجی بر اساس این دستاورد ها متون منظوم حماسی فارسی به ویژه شاهنامه را محصول نقالی و شفاهی بنیاد دانسته اند. این مقاله با نگاهی تازه به طومار های نقالی به عنوان متون حماسه شفاهی، علاوه بر معرفی گزاره های عمومی آن ها، نوع دیگری از گزاره ها را با عنوان گزاره های قالبی حماسی با تمرکز بر رزم کشتی، در سه بخش الف) گزاره های بیانگر ورود به کشتی ب) گزاره های بیانگر آغاز کشتی ج) گزاره های بیانگر پایان کشتی معرفی کرده است و کارکرد هر دسته را نیز تشریح می کند. در پایان، اثبات می کند که نقالان و راویان طومار ها گنجینه ای از این گزاره ها را در ذهن داشته اند و در زمان توصیف رزم به گونه ای خودکار و بدون اندیشه از آن بهره می برده اند. بنابراین، با استفاد از این روش و استخراج گزاره های به کار رفته در انواع رزم ها، می توان به ساختار روایی حماسه شفاهی فارسی دست یافت.