آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

دیالکتیک ذهن و عین، یعنی به رسمیت شناختن توأمان متافیزیک و واقعیت؛ بدین صورت که هر معرفتی ناشی از مبادلۀ دو جریان ذهن و تجربه است. این دیدگاه فلسفی که قابل توجه فیلسوفان غربی و شرقی بوده، به عرصۀ نظریه پردازی در حوزۀ نقد ادبی وارد شده و مکتب ساختگرا را درگیر خود نموده است. گاستون باشلار از نظریه پردازان ساختگرا، بحث ذهن و عین را به روش های نقد ادبی متون توسع داده است. بر اساس نظریۀ او می توان از طریق عناصر تقابلی متنوع متن، به تحلیل ذهن مؤلف رمان و تطبیق آن در عینیت نوشتار دست یافت. حاصل این روش نقد، حتی ممکن است از ذهنیت مؤلف فراتر رفته و محصولی تولید کند که مفهوم گسترده تری را به معنای متن بیفزاید. رمان آینه های دردار، یکی از رمان های مدرن با تمی اجتماعی و درامی با نگرش فلسفی است که در تنظیم ساختار آگاهانه اش، تقابلی زیربنایی تعبیه شده است. روش بررسی مبتنی بر دیالکتیک ذهن و عین باشلار در راستای معنی بخشیدن به این تقابل ها که مبتنی بر تعلیقی روانکاوانه و در پاره ای از موارد هستی شناسانه هستند، کارساز به نظر می رسد. مقالۀ حاضر می کوشد تا به کمک این نظریه به تحلیل متفاوتی از اثر هوشنگ گلشیری دست یابد.

تبلیغات