هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی جریان های موثر در انحطاط ژئوپولیتیکی در منطقه ی غرب آسیا و سیر تحولات سیاسی-ژئوپولیتیکی این منطقه و تاثیر جهان بینی جریان های جهادگرای سلفی بر شکل گیری سیر جدید انحطاط ژئوپولیتیکی منطقه است. در این مقاله تلاش گردید تا به دو سیر مهم و اساسی در سیر انحطاط ژئوپولیتیک منطقه ی غرب آسیا یعنی تنزل الگوی نظم خلافت به الگوی ناسیونالیستی عربی-ترکی، و در نهایت تنزل این الگو به الگوی نظم خرده هویت گرایانه پرداخته و ضمن بررسی چالش ها و آسیب های پدیدآمده در این دو سیر، جهان بینی جریان های سلفیِ جهادی در دوره ی پس از اشغال عراق (م2003-2018) مورد بررسی قرار گیرد و کیفیت دامن زدن آن به دومین سیر تنزل و انحطاط ژئوپولتیک منطقه واکاوی گردد. شیوه پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات با روش مطالعه کتابخانه ای گردآوری شدند. یافته ها نشان داد، جهان بینی جغرافیاییِ جن بش هایِ سلفیِ جهادی نقش مهمی در شکل گیری آنارشیِ هویتی، تحریک خرده هویت های موجود و در نهایت زمینه سازی برای درهم شکسته شدن یا تضعیفِ نظم ژئوپولیتیکیِ برآمده از قرارداد سایکس-پیکو در منطقه غرب آسیا داشته است. جنبش های مزبور، با نفیِ خشونت بار و نظامی محورِ مرزهای ساختگیِ موجود در منطقه ی غرب آسیا، بر سه حوزه ی مختلف: خرده هویت های سنّی در داخل قلمرو دولت- ملت های منطقه، سایر خرده هویت های موجود در داخل قلمرو هر دولت- ملت و در نهایت سایر گروه های خرده هویتی در خارج از مرزهای ملیِ کشورهای منطقه (اعم از سنّی و غیرسنّی) تاثیر گذاشته و نوعی از آنارشی و انحطاط ژئوپولیتیکی را پدید آورده است که می تواند تجزیه ی دگرباره ی منطقه را درپی داشته باشد.