تصویر و توصیف سیمای معشوق، از مهم ترین موضوع های مطرح شده در شعر فارسی و شعر عامیانه است. تصاویر و توصیفات، هم به ترسیم عینی پیکر معشوق کمک می کنند و هم نگرش شاعر و نگرش کلی جامعه و فرهنگی را که شاعر در آن زیسته است، نشان می دهند. هدف از این پژوهش، بررسی تصاویر و توصیفات پیکر معشوق در اشعار عامیانه بختیاری و مقایسه آن با تصویر معشوق در شعر فارسی است تا نشان داده شود در اشعار عامیانه بختیاری، از چه عناصری برای توصیف پیکر معشوق استفاده و چه صفت هایی برجسته شده است و تفاوت و تشابهات با شعر فارسی در این زمینه در چیست. نتایج پژوهش نشان می دهد در اشعار عامیانه بختیاری، تصاویر بیشتر از نوع تشبیه (حسی به حسی، مفرد به مفرد و مفصل) و مشبه به ها اسم نوع و اسم خاص هستند. سرایندگان از آن جا که بیشتر در پی ملموس و مجسم کردن پیکر معشوق اند، از این نوع تشبیهات استفاده کرده اند که در آن ها مدلول به مصداق نزدیک تر می شود. زندگی بختیاری ها مبتنی بر کوچ نشینی و در مرتبه بعد، کشاورزی است و برای انجام این امور، به آسمان و صور فلکی توجه بسیار می شود، لذا برای تصویرسازی نیز بیشتر از این عناصر استفاده شده و بدین سبب، رنگ اقلیمی تصاویر بسیار پررنگ است. در مقایسه با شعر فارسی نیز تفاوت ها و تشابهاتی دیده می شود که تشابهات بیشتر در زمینه توصیفات و تفاوت ها در زمینه تصویرسازی هاست.