آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مفاخره از مضامین و بن مایه هایی است که بخش بزرگی از ادبیات فارسی را تشکیل می دهد و شاعران و نویسندگان فراخور شخصیت، احوال و مسائل اجتماعی زمان خود به این مسئله می پردازند؛ مفاخره افزون بر متون ادبی، در متون دینی عرفانی نیز دیده می شود و پیشوایان دین و عرفان با نازش به اخلاقیات نیک و خصلت های پسندیده خود، از شخصیت واقعیشان پرده برمی دارند. نویسندگان در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، مفاخره در غزلیات سلطان ولد را بررسی می کنند و دلایل فخریه سرایی او را می کاوند. نتیجه این پژوهش ما را به این نکته رهنمون می کند که سلطان ولد افزون بر نازش به شعر و درونمایه گفتارش، مراتب معنوی خود را نیز برمی شمارد و به آنان افتخار می کند. او به مصاحبت با بزرگان طریقه مولویه مباهات می کند و ترقی روحانی خود را مرهون عنایت آنها می داند. رسیدن به مراتب عرفانی بالا موجب شده است سلطان ولد خود را از بزرگان طریقت، برتر بداند و در بسیاری از اوقات خود را مانند انبیای الهی بپندارد. نکته دیگر اینکه بسیاری از مفاخرات صوفیانه سلطان ولد که گاهی مبالغه آمیز به نظر می رسد، در نظرگاه عرفانی او ریشه دارد؛ افزون بر این، شرایط اجتماعی   فرهنگی آسیای صغیر در آن زمان و همچنین بافت موقعیتی آفرینش اثر نیز در این مسئله مؤثر است.

تبلیغات