فرهنگ یکی از موضوعات نظری جدال آمیز در سازمان هاست که به رغم تلاش پژوهشگران جهت توصیف ظریف این پدیده، هنوز در مسیر شناخت ماهیت آن مشکلات بسیار وجود دارد. پژوهش حاضر درصدد است، با طراحی مدلی در این حوزه، گامی جهت بهبود شناخت مقوله پیچیده فرهنگ بردارد. این پژوهش مطالعه ای آمیخته، از نظر روش اکتشافی و از نظر هدف توسعه ای و کاربردی است. به منظور اجرای این پژوهش، پس از بررسی مبانی فلسفی و پارادایمی و انتخاب پراگماتیسم، به منزله مبنای مناسب، مقالات داخلی و خارجی موجود و مرتبط به صورت گسترده مطالعه و 60 بُعد فرهنگ از میان آن ها استخراج شد. سپس، برای دستیابی به معرفت وحدت گرایانه، در کنار کثرت حاصل شده، با تکیه بر ویژگی های مفهوم فرهنگ سازمانی، این ابعاد در قالب مدلی استعاری مفهومی، تحت عنوان «مدل کهکشانی»، استقرار داده شد و برای دستیابی به این مهم همه ابعاد در یک جلسه گروه کانونی، متشکل از مدیران برج پژوهشی محمد رسول الله(ص)، دسته بندی شد. به منظور سنجش روایی مدل، از نظر بیست تَن از خبرگان فرهنگ سازمانی و جهت سنجش پایایی از شاخص کاپا استفاده شد. توجه اجمالی به این مدل می تواند اختلافات نظری در این حوزه را کاهش دهد و دریچه ای جدید جهت شناخت این مفهوم رو به اندیشمندان و نظریه پردازان بگشاید.