این پژوهش با هدف مقایسة تأثیر یادگیری ترکیبی خطی و غیرخطی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع طرح دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده است. بدین منظور 50 نفر از دانش آموزان پسر پایة هفتم دورة اول متوسطة شهر اندیمشک با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (خطی و غیرخطی) قرار گرفتند. آموزش به شکل ترکیبی از آموزش حضوری (تدریس معلم در کلاس درس) و یادگیری از طریق محیط یادگیری برخط، به مدت 7 جلسة 90 دقیقه ای ارائه شد. یکی از گروه ها روش ترکیبی را به صورت خطی و دیگری روش غیرخطی را آموزش دیدند. ابزار اندازه گیری، آزمون محقق ساختة سنجش میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی شامل 30 سؤال چهار گزینه ای و پرسشنامة راهبردهای یادگیری خودتنظیمی شامل 22 سؤال بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. پایایی آزمون محقق ساخته به روش باز آزمایی (75/.) و پایایی پرسشنامة راهبردهای یادگیری خودتنظیمی از طریق آلفای کرونباخ (78/.) محاسبه شده است. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، گروه یادگیری ترکیبی خطی در مقایسه با گروه یادگیری ترکیبی غیرخطی پیشرفت تحصیلی بیشتری در درس علوم تجربی دارند. همچنین با کنترل راهبردهای یادگیری خودتنظیمی باز هم تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده می شود. در مجموع گروهی که به شیوة یادگیری ترکیبی خطی آموزش دیده بودند، در درس علوم تجربی عملکرد بهتری داشته اند.