آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

نگاه به پدیده فقر در قالب رویکرد متعارف، یعنی دیدن فقر به مثابه محرومیت از درآمد، جلوه های گوناگونی از فقر را که مردم در عمل تجربه می کنند، نادیده می گیرد. اما چنانچه فقر را به مثابه محرومیت از قابلیت به حساب آوریم، در کنار فقر درآمدی، سایر ابعاد فقر نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت. از طرفی، براساس تحلیل های استاندارد و متعارف موضوعات درآمد و فراغت، فرد می تواند بین ساعات کار و فراغت، جابه جایی و جانشینی انجام دهد تا میزان درآمد و دستمزد و درنتیجه، مطلوبیتش افزایش یابد و طبق نگرش قابلیت، درصورتی عایدات فرد (مانند درآمد) برای او ارزشمند هستند که نتیجه انتخاب های خود او باشند و نه حاصل اجبار وی جهت جایگزینی زمان فراغت با زمان اشتغال.این مقاله، به دنبال بررسی چگونگی رابطه جانشینی زمان و درآمد بر پایه رویکرد قابلیت و سنجش میزان فقر درآمدی، زمانی و چندبعدی در میان معلمان مرد شهر تهران می باشد که به این منظور، از تابع مطلوبیت با کشش جانشینی ثابت CES[ 1 ] استفاده شده است. هدف کاربردی این تحقیق نیز شناسایی ویژگی های افرادی است که قادر به مبادله بین فقر زمانی و فقردرآمدی نمی باشند. [1]. Constant Elasticity of Substitution

تبلیغات