شواهد محکمی در حمایت از وجود ارتباط بین رشد زبان در کودکان و رشد نظریه ذهن وجود دارد. ولمان و لیو (2004) مقیاسی از پیشرفت رشدی درک حالت های ذهنی در کودکان پیش دبستانی ارائه داده اند. در این مقیاس گذاری، توالی ای از هفت تکلیف ارائه شده که به نظر می رسد با ترتیبی قابل پیش بینی، در فرایند رشد کودکان پدیدار می شوند. مجموعه این تکلیف ها بر ساخت های مفهومی مختلفی تمرکز دارند که در این فرایند شناختی به دنبال هم ظاهر می شوند. در پژوهش حاضر، هفت تکلیف نظریه ذهن روی سی کودک فارسی زبان و سی کودک فارسی – ترکی زبان اجرا شد تا ترتیبی از این هفت تکلیف براساس سطح دشواری آن ها برای هریک از دو گروه زبانی ارائه شود و از سوی دیگر، ترتیب های مشخّص شده با یکدیگر و همچنین با ترتیب پیشنهادی ولمان و لیو (2004) از تکلیف های نظریه ذهن مقایسه شوند. الگوهای ارائه شده از رشد شناخت اجتماعی برای آزمودنی های پژوهش حاضر بیان گر آن است که کودکان فارسی زبان و فارسی – ترکی زبان، مراحل رشد شناخت اجتماعی مشابهی را با تفاوتی اندک نشان می دهند. با توجّه به نتایج به دست آمده، تفاوتی میان عملکرد کودکان تک زبانه و دوزبانه در انجام تکلیف های نظریه ذهن معنادار نیست؛ به عبارتی، نمی توان عملکرد یک گروه زبانی در انجام تکلیف های نظریه ذهن را بر گروه دیگر برتر دانست.