پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت کمک طلبی پژوهشی در بین دانشجویان دختر و پسر گروه های مختلف آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد در دو مقطع ارشد و دکتری انجام شد. تعداد کل جامعه آماری برابر با 8637 دانشجو (5644 دانشجوی ارشد و 2993 دانشجوی دکتری) بود. نمونه 425 نفری به روش سهمیه ای بر اساس مقطع تحصیلی، جنسیت و دانشکده انتخاب شد. بدین منظور ابتدا نسبت دانشجویان دختر و پسر مقطع دکتری و کارشناسی ارشد هر دانشکده در جامعه مشخص گردید و متناسب با این نسبت، تعداد مورد نیاز برای هر دانشکده در نمونه هم محاسبه شد. پرسشنامه محقق ساخته جهت سنجش کمک طلبی پژوهشی دانشجویان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد بین دانشکده های مختلف از نظر مولفه های کمک طلبی پژوهشی تفاوت معناداری وجود دارد . میانگین دانشجویان دختر در مولفه ی کمک طلبی انطباقی از میانگین دانشجویان پسر و میانگین دانشجویان پسر در مولفه ی اجتناب از کمک طلبی از میانگین دانشجویان دختر به طور معناداری بالاتر بود. میانگین دانشجویان کارشناسی ارشد در دو مولفه نیاز به کمک طلبی پژوهشی و اجتناب از کمک طلبی، از میانگین دانشجویان دکتری و میانگین دانشجویان دکتری در مولفه کمک طلبی انطباقی از میانگین دانشجویان کارشناسی ارشد بالاتر بود. در نهایت با توجه به اینکه وجود ضعف در مهارت های پژوهشی از جمله عوامل کاهنده و بازدارنده هم در انجام و هم در کاربست نتایج پژوهش و نامعتبر شدن یافته های پژوهش می گردد، تعهد حرفه ای حکم می کند که پژوهشگر در صورت احساس نیاز، از راهبرد کمک طلبی استفاده نماید.