آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

در حالی که تحولات جهان عرب بعد از آغاز جنبشهای مردمی در سال 2011 در دگرگونی سیاست خارجی عربستان نقش اساسی داشت، به قدرت رسیدن ملک سلمان به عنوان نقطه عطفی مهم در تغییر جهت­گیری سیاست خارجی ریاض از رویکردی محافظه­کارانه به فعالانه و تهاجمی محسوب می­شود. بر این اساس این مساله اهمیت می­یابد که عربستان سعودی در شرایط جدید چه اهداف و مطلوبیتهایی را در خصوص نظم منطقه ای دنبال می­کند؟ مساله مهم دیگر آن است که عربستان در پیشبرد این اهداف چه ظرفیتها و فرصتهایی را در اختیار دارد یا با چه موانع و چالشهایی مواجه است؟ یافته اصلی مقاله آن است که عربستان اهداف خود در خصوص نظم منطقه­ای را در سه سطح یا لایه تعریف کرده است که عبارتند از: هژمونی­گرایی سخت در محیط پیرامونی یا حوزه شبه جزیره عربی؛ هژمونی­گرایی نرم در حوزه جهان عرب و؛ موازنه­سازی در سطح خاورمیانه. این کشور از ظرفیتها و فرصتهای مناسبی برای پیشبرد اهداف خود برخوردار است که شامل ظرفیتها یا عناصر قدرت ملی، فرصتهای ناشی از بحران در محیط منطقه­ای و همچنین روابط و حمایتهای بین­المللی است. اما در مجموع برخی ضعفهای ساختاری، حضور و نقش آفرینی طیف قابل توجهی از بازیگران منطقه­ای به عنوان رقیب و شکنندگی شرایط و روابط و سرعت تحولات منطقه به عنوان موانع عمده پیش روی رهبران سعودی محسوب می شود.

متن

تبلیغات