جهانی شدن، با فروپاشی نظام دو قطبی و پایان جنگ سرد به صورت روزافزون جهان را درنوردید و تغییرات تأثیرگذاری را در حوزههای مختلف بهویژه در حوزه هویت ایجاد کرد. برخی اندیشمندان این پدیده را بهنوعی عامل یکسانسازی هویت جهانی و برخی دیگر آن را موجب پراکندگی هویت و مقاومت و بازیابی هویتهای بومی ارزیابی میکنند. لذا به نظر میرسد جهانیشدن از منظر هویتی، در اکثر جوامع بهخصوص در جامعه ایرانی معضلاتی را موجب شده است. در این مقاله به این سوال پاسخ داده میشود که جهانی شدن چه تأثیری بر هویت جامعه ایرانی داشته است؟ بنابراین اگرچه ابتدا به بررسی مفهوم جهانیشدن و تفاسیر مختلف آن ﻣﻰپردازیم؛ قالب تئوریک ما در این مقاله تحت تأثیر مکتب گرامشی و آراء کاکس است. فرضیه نوشتار نیز بر این اساس است که پدیده جهانیشدن موجب ایجاد چندگانگی(تکثر) هویتی و شکلگیری نوعی از «هویت کاذب» در جامعه ایرانی است که به سردرگمی و تعارض ختم میشود. راه مقابله با آن ایجاد نوعی آگاهی و وحدت هویتی با اولویتبندی مشخص است. روش این مقاله، پژوهشی کیفی ناظر بر توصیف و تحلیل بر اساس دادههای عینی و مبانی نظری است.