آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

ماکس وبر حامل مهمترین پرسش فلسفیِ مجادلات روش شناختی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بوده است: «معنا و ماهیت ”ابژکتیویته“ در علوم فرهنگی و اجتماعی چیست؟». او با گذر از دوگانه پوزیتیویستیِ ”آزادی ارزشی“ و ”حکم ارزشی“ و استفاده از اصطلاحِ ”ربط ارزشیِ“ طرح شده توسطِ مکتب نوکانتی جنوب غربی آلمان توانست مسیر ویژه ای برای تاسیس علوم فرهنگی و ابژکتیویته آن فراهم آورد. اما فهم و تبیین جایگاه ”ربط ارزشی“ برای دست یابی به ابژکتیویته در علوم فرهنگی و همچنین یافتن ضعف های آن، نیازمند تأمل و بازخوانی فلسفی است. ماکس وبر ”ربط ارزشی“ را به پشتوانه آباء فلسفی اش (از جمله ریکرت) با ”بازگشت به کانت“به سرانجام رساند؛ اما رجوع وبر به کانت در آثار روش شناختی اش به صورت مختصر و کاملاً جسته و گریخته بوده است. این مقاله، عهده دار بازطراحی منظم اندیشه وبر برای تبیین جایگاه ربط ارزشی در ابژکتیویته براساس فلسفه کانت به خصوص با تاکید بر وجه ”استعلایی“ این فلسفه است. تحلیل استعلایی و کانتیِ مسئله ابژکتیویته ماکس وبر، به لحاظ روشی از سنخ فلسفه علوم اجتماعی بوده و دارای دو بُعد تفسیری و انتقادی همزمان است. با تفسیر ابژکتیویته ماکس وبر براساس فلسفه استعلایی کانت روشن گردید که ” ارزش“ به مثابه حد و شرط ”پیشینی“؛</em> هم شرط شکل گیری و هم شرط فهم ابژه های فرهنگی است. از همین رو، هر چند ربط ارزشی شرط ابژکتیویته تحقیق است اما اساساً  یک شرط سوبژکتیو است.

تبلیغات