سید اسماعیل مسعودی

سید اسماعیل مسعودی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکترای دانشگاه شیراز(نویسنده مسئول)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

حیث وجودشناسانه ابژکتیویته از منظر گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابژکتیویته Sachlichkeit زبان حقیقت تجربة هرمنوتیکی گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۸۴۷
ابژکتیویته به عنوان ایدئال علوم - به خصوص علوم انسانی - مورد نقد گادامر است چون تجربه ای از خودبیگانه در انسان شکل داده و سبب انسداد وجودشناسانه می شود. این ایدئال ناشی از تفوق نقد عقل محض کانت بر علم جدید و همچنین غفلت سنت فلسفه غربی از زبان است. هر چند دیلتای تلاش کرد با استفاده از سنت زبانی و هرمنوتیکی جایگاهی مختص علوم انسانی فراهم آورد، اما، به دلیل بنیان دکارتی اش و نیز تلقی ابزارگرایانه اش از زبان و آگاهی تاریخی، دچار سوبژکتیویسم شده و علوم انسانی را همچون حکمِ زیباشناسانه کانتی، عاری از حقیقتِ موضوع کرد. گادامر با بازخوانی تجربه هنری و تجربه تاریخی در کانت و دیلتای و همچنین استفاده از فلسفه هایدگر و هگل،به همراه توجه انتولوژیک به زبان، تجربه هرمنوتیکی را سامان داد تا ایدئال آن، نه فرایند ابژکتیوسازی، بلکه ظهور خودِ موضوع در زبان باشد و این همان زاخلیخکایت(Sachlichkeit)بوده که آشکارگی موضوعیّتِ موضوع یا شیئیّتِ شیء است.
۲.

تحلیل و نقد اندیشه های آمارتیا سن درباب توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۹۱ تعداد دانلود : ۳۷۰
فرضیة اصلی آمارتیا سن در کتاب توسعه یعنی آزادی این است که غلبه بر مشکلات توسعه مستلزم رسمیت بخشی به آزادی های فردی است. برطبق نگرش لیبرالیستی او، آزادی هم ابزار و هم هدف توسعه است. اساساً، توسعه ازدیدگاه سن همان فرایند گسترش آزادی های واقعی ازقبیل افزایش طول عمر و امید به زندگی، یعنی درواقع آزادی ادامۀ حیات و افزایش کیفیت زندگی است. در نقد رویکرد توسعه یعنی آزادی سعی شد به نقدهایی ازقبیل سازگاری و انسجام نداشتن میان مؤلفه های اصلی توسعه ازدیدگاه سن ازقبیل تعارض عقلانیت ابزاری با آزادی، نقد رابطة دموکراسی با توسعه، نقد رویکرد او به جمعیت، و ... پرداخته شود. رویکرد سن ازآن جاکه هیچ الزام ارزشی ذاتی و ازپیش معیّنی به جز نفس آزادبودن ندارد، نتیجتاً، با نظام های ارزشی ازجمله دین سازگار نیست. هم چنین، رابطة ساختاری کل نگرانه و تاریخی افراد و دولت ها با نظام جهانی در رویکرد سن مورداهتمام جدی قرار نگرفته است.
۳.

تحلیل ابژکتیویته ماکس وبر در پرتو فلسفه استعلایی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابژکتیویته ارزش استعلایی ربط ارزشی کانت وبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۳ تعداد دانلود : ۴۹۹
ماکس وبر حامل مهمترین پرسش فلسفیِ مجادلات روش شناختی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بوده است: «معنا و ماهیت ”ابژکتیویته“ در علوم فرهنگی و اجتماعی چیست؟». او با گذر از دوگانه پوزیتیویستیِ ”آزادی ارزشی“ و ”حکم ارزشی“ و استفاده از اصطلاحِ ”ربط ارزشیِ“ طرح شده توسطِ مکتب نوکانتی جنوب غربی آلمان توانست مسیر ویژه ای برای تاسیس علوم فرهنگی و ابژکتیویته آن فراهم آورد. اما فهم و تبیین جایگاه ”ربط ارزشی“ برای دست یابی به ابژکتیویته در علوم فرهنگی و همچنین یافتن ضعف های آن، نیازمند تأمل و بازخوانی فلسفی است. ماکس وبر ”ربط ارزشی“ را به پشتوانه آباء فلسفی اش (از جمله ریکرت) با ”بازگشت به کانت“به سرانجام رساند؛ اما رجوع وبر به کانت در آثار روش شناختی اش به صورت مختصر و کاملاً جسته و گریخته بوده است. این مقاله، عهده دار بازطراحی منظم اندیشه وبر برای تبیین جایگاه ربط ارزشی در ابژکتیویته براساس فلسفه کانت به خصوص با تاکید بر وجه ”استعلایی“ این فلسفه است. تحلیل استعلایی و کانتیِ مسئله ابژکتیویته ماکس وبر، به لحاظ روشی از سنخ فلسفه علوم اجتماعی بوده و دارای دو بُعد تفسیری و انتقادی همزمان است. با تفسیر ابژکتیویته ماکس وبر براساس فلسفه استعلایی کانت روشن گردید که ” ارزش“ به مثابه حد و شرط ”پیشینی“؛</em> هم شرط شکل گیری و هم شرط فهم ابژه های فرهنگی است. از همین رو، هر چند ربط ارزشی شرط ابژکتیویته تحقیق است اما اساساً  یک شرط سوبژکتیو است.
۴.

نسبت فنّاوری و فلسفه تاریخ در تجدد و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری فلسفهتاریخ فلسفهتاریخ اسلامی فلسفهتاریخ تجدد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
هدف: این مقاله به بررسی نسبت فنّاوری و تلقی انسان درباره سیر تاریخ بشر یا فلسفه تاریخ پرداخته است. در حالی که توسعهفنّاوری در کشور ما به یک ضرورت تبدیل شده و یکی از دغدغه های جدی سیاستگذاران و سیاستمدارن در تاریخ معاصر ایران بوده است، اما کمتر به ابعاد علمی و به خصوص فلسفی آن توجه شده است؛ این مسئله که آیا فنّاوری جدید متناسب با رویکرد خاص بشر جدید به تاریخ شکل گرفته یا اینکه فنّاوری جدید نسبت به هر گونه تلقی نسبت به تاریخ بی جهت است و اساساً آیا میان فنّاوری و تلقی انسان به تاریخ یا همان «فلسفه تاریخ» نسبت خاصی وجود دارد؟ روش: این مقاله با استفاده از روش اسنادی- کتابخانه ای انجام گرفته و دارای دو بخش است. در بخش نخست، نسبت فنّاوری جدید و فلسفه تاریخ تجدد بررسی و در بخش دوم، تفاوتهای بنیادین فلسفه تاریخ اسلامی با فلسفه تاریخ تجدد روشن شده و الزامات این تفاوت بنیادین در فهم ماهیت فنّاوری بیانشده است. نتیجه گیری: درحالیکه وجود بشر، وجودی تاریخی است؛فنّاوری، فرعی از این وجود تاریخی است. سیر تاریخی بشر مدرن که نسبت به جهان پیرامونی پیش رونده و سلطه گرایانه است، چنین فنّاوری ای را ایجاب می کند و در جایی که سیر تاریخی بشر دینی و اسلامی شود، در حالیکه نسبت به جهان پیرامونی نسبت هماهنگی داشته باشد و نه سلطه؛ فنّاوری ای با چنین نسبتی ایجاد خواهد شد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان