ترانه های نوازشی بخشی از ترانه های عامیانه کودکان هستند که از خلق وخوی مادرانه سرشارند و آرمان ها، آرزوها، رنج ها، حسرت ها و دلتنگی های مادر را بر پایه نظام های فرهنگی و رفتارهای اجتماعی بیان می کنند تا محرک عواطف کودکان باشند. پژوهش پیش رو، ترانه های نوازشی فارسی را از طریق نشانه های موجود در متن، بر اساس نظریه تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف در سطح توصیف واژگانی با رویکردی توصیفی - تحلیلی در 1000 مصراع که بسامد کاربردی آن ها، اساس این گزینش بوده ، واکاوی کرده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد، انواع طبقه بندی واژگانی بر اساس نظریه مذکور در این گونه از ترانه ها کاربرد داشته؛ اما بسامد کاربرد واژه های زبان محاوره ای بیش از گونه های دیگر است. چنان که گفتمان مادر در بیان واقعیت های اجتماعی مانند مردسالاری، برتری جنسیتی، بی وفایی همسر، فقر و اوضاع نابسامان اقتصادی و بیداد زمانه در قالب واژه های محاوره ای و عامیانه با زبانی ساده و زیبا و برخاسته از عشق و عاطفه آمده است. بر این اساس، واژه های ترانه ها نقش مؤثری در آفرینش عاطفه شعری و انتقال احساس مادرانه (ترس از آینده، امید به آینده، نفرت، تنهایی و درنهایت پذیرش مخاطب) دارند. چنان که بیان واقعیت های جامعه در قالب واژه های عامیانه، سبب فهم کامل کودک از واقعیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و نیز اثرگذاری کلام مادر بر ذهن وی (کودک) شده است.