این مقاله بر فواید تجربی و نظری حاصل از تلاقی زبان شناسی شناختی و پارمیولوژی تأکید می کند و هدف از نگارش آن بررسی چگونگی به کارگیری مفاهیم و نظریه های زبان شناسی شناختی در تفسیر چگونگی درک و کاربرد ضرب المثل ها در زبان های مختلف (فارسی، انگلیسی، فرانسوی، کرواتی، و عربی) است؛ در حالی که پژوهش های پیش از این، صرفاً به بررسی استعارات مفهومی، مجازها و طرح واره ها در ضرب المثل ها پرداخته اند. پرسش مهم در مواجهه پارمیولوژی با زبان شناسی شناختی این است که آیا باید به دنبال اصول شناختی جهانی برای تفسیر ضرب المثل بود و به مفاهیم ضرب المثل ها در تمامی زبان ها به صورت مفهومی جهانی توجه کرد، یا آن ها را صرفاً در بافت فرهنگی زبانی خاص خود تحلیل کرد و نگرش ها ی زبان - گذر و فرهنگ - گذر را به کناری نهاد. این مقاله تأکید می کند که تلاش برای یافتن ویژگی جهانی یا مفهوم مشترک که مشخصه زبان شناسی شناختی است ضرورتاً به معنای کاستن از دغدغه های ادبیات عامه مربوط به پارمیولوژی نیست. در این مقاله زبان شناسی شناختی به عنوان چارچوبی برای اتخاذ رویکردی منسجم برای تحقیق در خصوص هر دو حوزه، یعنی جنبه های جهانی و نیز جنبه های خاص فرهنگی ضرب المثل ها معرفی می شود که در عین پرداختن به مشترکات جهانی ضرب المثل ها، تنوع را در زبان های مختلف تحلیل می کند و نشان می دهد که چگونه سناریوی ضرب المثل با موقعیت کنونی سخن ارتباط می یابد و مفهوم ضرب المثل درک می شود. بررسی داده ها نشان داد که با وجود تفاوت های موجود در ضرب المثل های زبان های مختلف که وجود تنوع در زبان ها را نشان می دهد می توان از زبان شناسی شناختی و نظریه های آن که مبتنی بر تجربیات حسی در زندگی انسانی است، برای تفسیر نحوه درک و کاربرد ضرب المثل ها در زبان های مختلف بهره برد و زبان شناسی شناختی که در پی تحلیل جهانی های زبانی است، به خوبی می تواند با ابزارهای مختلف خود؛ از جمله نظریه ادغام مفهومی، استعاره، مجاز و طرح واره های تصویری، ضرب المثل ها را که جزو فرهنگی ترین ساخت های زبانی است، تحلیل و نیز تنوع را در زبان ها توجیه کند.