ابوطالب کلیم کاشانی (همدانی)، خلاق المعانی ثانی، از شاعران برجسته قرن یازدهم هجری است. مضمون آفرینی، خیال بندی، تمثیل و استفاده از عناصر فرهنگ عامه، کلیم را به یکی از پیش آهنگان مضمون پرداز سبک هندی اصفهانی تبدیل کرده است. دقت در کلام و شعر او راهگشای مضمون پردازی های بقیه شاعران سبک هندی خواهد بود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی است و در آن به برخی از واژه ها و عبارات و ابیات بحث برانگیز در دیوان کلیم همدانی دقت می شود. همچنین نویسندگان این مقاله هم زمان با بررسی برخی ابیات تأمل برانگیز، ماهیت تصویر و شعر کلیم کاشانی را نیز تبیین کرده اند. نخست به برخی از بدخوانی های مربوط به صورت های تصحیح شده بعضی از ابیات کلیم کاشانی مانند «خانه های چشم پرگار» و «چشم زاغ» پرداخته شد و نگارندگان درباره صورت صحیح عبارت «خانه های چشم پرگار» در یکی از مثنوی های کلیم پیشنهادهایی ارائه دادند؛ سپس با توجه به ترکیب «چشم داغ» در غزلی از کلیم، به سبب التباس این ترکیب با چشم زاغ، پیشینه کاربرد چشم زاغ و وجه شبه آن بررسی شد. آنگاه با روابط بینامتنی در شعر این دوره و با بررسی مضامین مغفول و مهجور شعر کلیم مانند ناخن دخل بجا، کاغذ گرده و کاغذ توتیا، این نتیجه به دست آمد که کلیدواژه های نامبرده به سبب تأثیر سخن کلیم بر شعر هندی، از حالت درون مایه خاص و شخصی خارج شده و به یکی از مضامین سبک هندی تبدیل شده است.