ترجمة احوال مولانا برخلاف آنچه در ابتدا به نظر می رسد، بی ابهام نیست و اختلافاتی در بسیاری از برهه های زندگی او مشهود است. در ترجمه احوال مولانا از اوضاع پدرش، مولدش (زمان و مکان تولدش)، زمان آشنایی اش با شمس و نحوة آمدوشد شمس و سرانجامِ شمس، مطالب ضدونقیضی وجود دارد. یکی از علل این مطالب ضدونقیض تحقیقات مستشرقین و گاه پژوهش گران ترک مثل گولپینارلی و دیگری کتاب های افسانه پردازی چون رسالة سپهسالار و مناقب العارفین و اعتماد محققین متأخر به این منابع است. توجه به منابع موثق تری چون معارف، آثار مولانا و ابتدانامه و نگاه انتقادی به منابعی چون رسالة سپهسالار و مناقب العارفین مشخص می کند، حتی تاریخ تولد مولانا که تقریباً اکثر محققان در مورد آن اتفاق نظر دارند، مجعول به نظر می رسد؛ همچنین است برخی از موارد دیگر مثل محل ولادت مولانا که در «بلخ» اتفاق افتاده است و برخی آن را به اشتباه «وخش» ذکر کرده اند. در مورد شمس نیز منابعی که او را مقتول می دانند، با دلایلی که خواهد آمد، مسلماً به کژ راهه رفته اند. همچنین پدر مولانا آنسان که مشهور است، خطیبی شهره و واعظی محسود فخر رازی و سلطان محمد نبوده و اینها نیز از مجعولات مولویه است.