معرکه گیری از دیرباز در ایران رواج و رونق داشته است. برخی افراد با زبان آوری به جلب مخاطب می پرداختند یا با زور بازو در معابر عمومی کشتی می گرفتند و پنجه درمی افکندند. البته کسانی نیز بوده اند که با هنر خود و اسبابی که به فراخور آن مهیا می کردند به نمایش و سرگرمی عامه می پرداختند و هرکدام به طریقی امرار معاش می کردند. در مقاله حاضر معرکه گیران را در شعر سیدای نسفی، شاعر فارسی گوی ماوراءالنهر در قرن 17 میلادی، بررسی کرده ایم. نتیجه ای که از مطالعه شعر و زندگی این شاعر و روزگار سخت و پر از مناقشه او می گیریم آن است که نگاه او به طبقات عامه و مشاغلی نظیر معرکه گیری، نه نگاه یک روایتگر، بلکه نگاه منتقدی اجتماعی است و نسفی از شعرش برای برجسته کردن طبقات مظلوم و ستمدیده استفاده کرده است. مشاغلی که عمدتاً به ابزار گران و مکان ویژه ای نیاز نداشته و در آن روزگار تنها جلب نظر مخاطب و سرگرم کردن او، پناه و امیدشان بوده است. بنابراین، شعر شهری او نمونه بسیار خوبی است برای انتقال و معرفی فرهنگ عامه از روزگاری کهن.