عوامل حمایتی سازمانی پیشایندهای مهم در فرایند نوآوری محسوب می شوند. این پژوهش، با تمرکز رویکرد دانش محور بر نوآوری در سازمان و تأثیر عوامل حمایتی سازمانی بر قابلیت های نوآوری سازمان، با توجه به نقش میانجی گرایانه ظرفیت جذب دانش، انجام شد. این تحقیق از نظرِ هدفْ کاربردی و به لحاظِ روشْ توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری مدیران شرکت های کوچک و متوسط صنعت پوشاک و نساجی در استان لرستان، به تعداد 481 نفر، بود. براساس جدول مورگان حجم نمونه 217 تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد عوامل حمایتی سازمانیِ لوکانن (2012)، پرسش نامه استاندارد ظرفیت جذب یولز و همکارانش (2011)، و پرسش نامه قابلیت های نوآوری سازمانیِ تاسی (2001) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیرِ کوواریانس محور به کار رفت. نتایج حاصل از تبیین روابط بین متغیرها و آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد متغیرهای «سیستم پاداش مبتنی بر عملکرد»، «ظرفیت ریسک پذیری»، و «حمایت مدیریت عالی از ایده پردازی» بر ظرفیت بالقوه جذب دانش و ظرفیت واقعیِ جذب دانش در سازمان بیشترین تأثیر را دارند. همچنین ظرفیت بالقوه و ظرفیت واقعیِ جذب دانش بر قابلیت های نوآوریِ سازمان، شامل نوآوری در محصول و فرایند و نوآوری مدیریتی، تأثیر فراوان دارند.