نهاد خانواده یکی از قدیمی ترین نهادهای جوامع بشری است. اعضای جدید جامعه در خانواده به دنیا می آیند و اجتماعی می شوند. خانواده به عنوان یک نظام اجتماعی، انجام کارکردها و تعادل خود را متأثر از عناصر سازندة خود به دست می آورد. یکی از نشانه های عدم تعادل و عدم موفقیت خانواده وقوع طلاق؛ یعنی فروپاشی آن است. در جامعة ایران چون قیود فرهنگی هنوز به راحتی طلاق را نمی پذیرد، برای بررسی عدم تعادل در خانواده به بررسی کنش های ناسازگارانة مردان پرداخته ایم. برای تبیین ناسازگاری ها عواملی مانند عدم تحقق آرزوهای اعضای خانواده دربارة دیگر اعضا، عدم توافق ارزشی اعضای خانواده، ابهام نقش اعضای خانواده، احساس ناهماهنگی نقش و پایگاه و تفسیر ناسازگار نقش بررسی شده اند. این عوامل همه معطوف به ویژگی های خانواده به عنوان یک کلیت هستند. داده های این پژوهش حاصل مصاحبه با پدر، مادر، فرزند پسر و فرزند دختر در ۹۴۴ خانواده در هشت شهر بزرگ ایران است. تحلیل ساختاری مشکلات مؤثبر رفتار ناسازگارانة مرد (دارندة نقش های پدری و شوهری) نشان داد که بیشترین اثر بر ناسازگاری از آن متغیر عدم توافق ارزشی است که تأثیرات خود را از طریق متغیر تفسیر ناسازگار نقش اعمال می کند.