آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

شبدیز و گلگون، دو اسب زیبای دربار خسروپرویز، از دیرباز تاکنون زبانزد بسیاری از تاریخ نویسان بوده اند؛ به ویژه شبدیز که برخی منابع، این اسب را از شگفتی های دربار خسروپرویز برشمرده اند. آوازه و شکوه این اسب تاریخی آن را به دنیای اسطوره ها کشاند؛ به گونه ای که دست مایة بسیاری از آثار ادب فارسی گردید و شاعران بسیاری از آن برای آفرینش آثاری بی مانند بهره بردند. نام شبدیز در پیوند با شب و سیاهی است؛ به همین سبب درون مایه ای زیبا برای پرواز خیال شاعر در آسمان شب بوده است؛ البته خیال شاعر تنها به آسمان شب محدود نمی شد و آسمان روز نیز با همراهی گلگون در چیرة او بود. نظامی ازجمله شاعران توانمندی است که در این زمینه به زیباترین شکل، روایت این دو اسب زیبا را در قالبی از اسطوره غنا به تصویر کشیده است. داستان نمادین تول د شبدیز یادآور زایش میترا از سنگ است؛ هم چنین نشان دهنده پردازشی نو از اسطوره های کهنی است که بی تردید از باورهای آیینی گذشته در ترسیم روز و شب به صورت اسب سرچشمه گرفته است؛ گمان می رود نظامی شبدیز و گلگون را یادآور دو ایزد مهر و بهرام و نم اد روز و شب قرار داده است. گلگون، نماد روز و روشنایی و نقش آفرین و تجلی گر ایزد بهرام است؛ همتای او شبدیز نیز یکه تاز آسمان شب و نمادی از میترا، ایزد شب، است؛ گویی این دو مانند دو وجه یک گوی، مفهومی از زمان را در هاله ای از نمادها و تشبیهات بیان می کنند. جادوی کلام نظامی با حفظ چارچوب تاریخی و ساختار روایتی داستان، این دو اسب را به باورها و آیین ها و اسطوره های کهن گره می زند تا نام آن دو برای همیشه در ادب فارسی بدرخشد.

تبلیغات