لالایی و اله سروده هایی با نرما و نازکای مادرانه از گونة ادب عامه است که مخاطب آن کودکان هستند و نیز هنجارگریزی از موثرترین شگردهای برجسته سازی و آشنایی زدایی است که رویکردی مؤثر و کارکردی ویژه در شعر دارد و سرایندگان لالایی های ایرانی و اله های تاجیکی از آن بهره برده و از سروده های خود آشنایی زدایی کرده اند تا ذهن شنونده را با برجستگی منظومة فکری و هنری نهفته در این گونه سروده ها بیشتر به کاوش وادارند و لذّت آن ها دوچندان گردد. این پژوهش با هدف تبیین شگردهای هنجارگریزی معنایی در لالایی ایرانی و تاجیکی با رویکردی توصیفی- تحلیلی با تکیه بر ادبیات تطبیقی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ انجام شده و مهم ترین صورت فراهنجاری؛ یعنی هنجارگریزی معنایی را در لالایی ایران و اله تاجیکستان بررسی کرده است. گزینش جامعه آماری پژوهش حاضر بر اساس 700 مصراع پرکاربرد از لالایی های ایرانی و نیز 700 مصراع پرکاربرد از اله های تاجیکی است که بررسی ها نشان می دهد، انواع هنجارگریزی معنایی مانند جسم پنداری، سیال پنداری، حیوان پنداری، تجریدگرایی و گیاه پنداری در این سروده های مادرانه کاربرد داشته که گیاه پنداری بیش از دیگر موارد هنجارگریزی معنایی خودنمایی می کند. کاربرد انواع هنجارگریزی معنایی در این سروده ها در انتقال احساس مادرانه، عاطفة شعری و در نهایت پذیرش مخاطب کارکردی مؤثر و پربار داشته تا ذهن شنونده، به ویژه کودک بیشتر درگیر زیبایی شعری و عاطفه معنایی آن ها گردد.