از دیرباز اسطوره قهرمان یکی از مهم ترین مفاهیم داستان و روایت های حماسی سراسر جهان بوده است و تاکنون الگوهای متعدّدی برای زندگی تکرارپذیر قهرمان پیشنهاد شده است. یکی از این الگوها، الگوی «خودآگاهی در جنگل جهان زیرین» کلاریسا پینکولا استس است و هفت مرحله دارد که عبارت اند از: معامله کورکورانه ، قطع عضو، سرگردانی، کشف عشق در جهان زیرین ، شیار کشیدن روح ، قلمرو زن وحشی ، عروس و داماد وحشی . این پژوهش پس از معرّفی الگوی خودآگاهی در جنگل جهان زیرین، انتخاب نزدیک ترین افسانه ها به الگوی موردنظر و تقسیم آنها از نظر ساختار و محتوا به چهار گروه، نشان می دهد که این الگو با مراحل و مصداق های افسانه های ایرانی همخوانی مطلق ندارد. از این رو نگارندگان با درنظرگرفتن همه افسانه های انتخاب شده به عنوان روایت های متنوّع و متعدّد از یک ساختار واحد، به الگویی دست یافته اند که از نظر ساختار و محتوا، شباهت ها و تفاوت های بارزی با الگوی استس دارد. در الگوی پیشنهادشده، از نظر ساختار، نحوه تکرارپذیری برخی مراحل سفر زن-قهرمان با الگوی استس متفاوت است. از حیث محتوا نیز مضمون هایی مانند کودک، معامله کورکورانه و قطع عضو، در افسانه های ایرانی نمود اندکی دارد، محتوای مرحله «عروس و داماد وحشی و قلمرو زن وحشی» نیز بسیار گسترده تر از محتوای قصّه و الگوی استس است.